گلهای پرپر |
||||
گلهای پرپر٬ مجموعهً سوگنامه هائی است که من در مرگ افراد مشخصی سروده ام. با تعدادی از این افراد زندگی مشترک داشته و حضورشان را با تمام وجود احساس کرده ام: مادرم٬ برادرم٬ همکلاسی ام٬ استادم٬ دوستم. و با عده ای دیگر در غیابشان محشور بوده ام٬ بی آنکه آنان از بودن با من آگاه بوده باشند! هنرمندی که با آفرینش هنری خود تار دلم را لرزانده است. نویسنده ای که سالهای سال در انزوای تنهائی احساسی خود با قهرمانانش دور از چشم او زیسته ام. شاعری که با تراوشات روح سرکش و دردمند خود کام دلم را شیرین ساخته و شهد شعر خود را بدون مضایقه به من چشانیده است و دیگرانی که در کسوت پیر و راهبر در دهلیز تاریک و پر پیچ وخم حیات شمع روشنی بخش روزهای زندگی من شده اند. در مورد گروه اخیر بعد زمانی مطرح نیست٬ زیرا ممکن است این فرد افسانهای باشد، همانند رستم٬ سهراب٬ و یاحقیقی چون منصور حلاج٬ پیر هرات و...! این سروده ها برخی غزلواره اند٬ بعضی لباس قصیده بر تن دارند٬ پاره ای چهارپاره اند٬ و تعدادی هم آزادانه لباس «مد!» روز پوشیده اند. ولی در همه احوال٬ صرفنظر از صورت ظاهر گوناگونشان تبین کننده احساس احترام آمیزی هستند که من نسبت به تک تک آنان در عمق وجود خود انباشته ام. گرچه این افراد اکنون دیگر به صورت ظاهر در جمع ما نیستند و دستشان از دامان زندگی کوتاه شده است٬ ولی به طور قطع و یقین تا سالهای دراز در ذهن دیگرانی که از موهبت حیات برخوردارند٬به زندگی خود همچنان ادامه خواهند داد. یادشان گرامی وروانشان شاد! چند قطعهً اول این دفتر همان گونه که ملاحظه میشود٬ کرنشی است پاکبازانه در برابر چند تن از ائمه اطهار سلام اله علیهم٬ که یاد گرامیشان روز وشب ذهن سراینده را به خود مشغول داشته و نام ارجمندشان به عنوان تبرک در سر لوحهً این دفتر قرار گرفته است. |
||||
رضا
شاپوریان |
||||
|